설명
یک پسر کوچک با اشتیاق و امیدواری، دانه‌های کوچکی را در زمین می‌کارد، آرزوی یک باغ سرسبز و پر از زندگی را در سر دارد. او هر روز به بهینه‌شدن شرایط و نشان دادن نشانه‌های رشد گیاهانش نگاه می‌کند، اما صبر و انتظار او در میانه ناهماهنگی‌های فصل بهار، او را به سمت کشف کردن زیبایی‌های فراموش‌شده می‌کشاند.
این داستان با تصاویر رنگارنگ و دلنشین، بیان‌گر سفر پسرک به دنیای طبیعت و تحولی است که در نتیجه انتظار و کار سخت او به وقوع می‌پیوندد. او می‌آموزد که گاهی لازم است صبر کند و به طبیعت اجازه بدهد کار خود را انجام دهد. هر لحظه از این داستان، یادآور امید و عاشقانه‌ای در برابر چالش‌های زندگی است.
این داستان با تصاویر رنگارنگ و دلنشین، بیان‌گر سفر پسرک به دنیای طبیعت و تحولی است که در نتیجه انتظار و کار سخت او به وقوع می‌پیوندد. او می‌آموزد که گاهی لازم است صبر کند و به طبیعت اجازه بدهد کار خود را انجام دهد. هر لحظه از این داستان، یادآور امید و عاشقانه‌ای در برابر چالش‌های زندگی است.